آجاک - acak آینده پژوهی
در میزگرد بررسی معضلات پژوهشی دانشجویان در آجاك مطرح شد:

از رابطه خان و رعیتی استاد و دانشجو تا قصه پرغصه گرنت های پژوهشی

از رابطه خان و رعیتی استاد و دانشجو تا قصه پرغصه گرنت های پژوهشی

آجاك: دانشجویان پژوهشگری كه به مناسبت هفته پژوهش به خبرگزاری دانشجویان ایران آمده اند، می گویند سایه ISI بر پژوهش های دانشگاهی سنگینی می كند، اشتغال پژوهشگران مسئله مهم دانشجویان محقق است و گاهی چالش هایی كه میان استاد و دانشجو به بهانه های مختلف پیش می آید پژوهش را دشوار می كند.


به گزارش آجاك به نقل از ایسنا، ۲۳ تا ۲۹ آذرماه امسال هفته پژوهش نام دارد. هفته ای كه اغلب به بیان دستاوردهای پژوهشی و ارائه آمار و ارقام توسط مسئولان درباره طرح های تحقیقاتی و تعداد مقالات انتشار یافته می گذرد. این دفعه پای صحبت های دانشجویان پژوهشگر نشستیم تا چالش های پژوهش های دانشگاهی را از زبان آنها بشنویم. لیلا زارع (دانشجوی پسا دكترای فیزیولوژی پزشكی دانشگاه تربیت مدرس)، علی سلطان زاده(دانشجوی دكترای فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف) و محمد شمس(دانشجوی دكترای مخابرات دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی) از سه دانشگاه برتر تهران جهت بررسی این وضعیت میهمان خبرگزاری دانشجویان ایران بودند.
دكتر لیلا زارع، دانشجوی پسا دكترای فیزیولوژی پزشكی دانشگاه تربیت مدرس با بیان این كه پژوهش می تواند موجب رشد اقتصادی، اجتماعی و حل خیلی از مشكلات جامعه شود و جایگاه بین المللی كشور را ارتقا دهد، اظهار داشت: علیرغم این كه گزارش های زیادی وجود دارد كه نشان داده است ما در تولید مقاله جایگاه بسیار خوبی داریم ولی هنوز به سطح تحقیق و پژوهش های كاربردی نرسیدیم.
به گفته وی شاید علت نرسیدن به سطح تحقیق و پژوهش های كاربردی این است كه روال آموزش در كشور ما بعد از ۴۰ سال تغییر نكرده و افرادی كه عضو هیئت علمی دانشگاه ها می شوند، باردیگر همانند اعضای قبلی هیئت علمی، پژوهش های بنیادی را دنبال می كنند اما از آن جایی كه امكانات آزمایشگاهی لازم وجود ندارد و این افراد هم در امر پژوهش كم تجربه تر هستند به ندرت می توانند گرنت های پژوهشی داخلی وچه بسا بین المللی ستاندن كنند.
زارع افزود: فرض كنید من ۳۰ سال قبل وارد یك دانشگاه شدم و یك آزمایشگاه به من داده شده و در زمینه اختصاصی خود كار كرده ام. طبیعتا ابتدا باید بر روی مباحث بنیادی كار كنم تا بتوانم در آینده به انجام پژوهش كاربردی بپردازم. بعد از ۳۰ سال، من بازنشسته می شوم و آزمایشگاه به فرد دیگری واگذار می شود. فردی كه بجای من می آید باردیگر باید از صفر آغاز كند و این روند مرتبا تكرار می شود، در نتیجه به ندرت پژوهش هایی كه در دانشگاه انجام می دهیم می تواند كاربردی شود.
وی اضافه كرد: بجای این كه دانشگاه ها در صدد جذب هیئت علمی بجای افراد بازنشسته باشند، بیایند افرادی را جذب كنند كه بعنوان دانشجوی پسادكترا، دستیار پژوهشی یا استادیارهای پژوهشی وارد یك آزمایشگاه مجهز از نظر امكانات شوند و زیرنظر پروفسور با تجربه آن آزمایشگاه از نظر علمی و سوابق پژوهشی، یك تیم تشكیل داده و به امر تحقیق و كاربردی كردن پژوهش های بنیادی آن آزمایشگاه بپردازند.

گرنت هایی كه گرفته نمی شوند
زارع یكی از دلیلهای باقی ماندن پژوهش ها در فاز بنیادی و كاربردی نشدن آنها را به تفاوتی كه كشور ما با كشورهای در حال توسعه دارد، مربوط دانست و اضافه كرد: در كشورهای توسعه یافته، یك استاد می تواند گرنت های خیلی خوبی برای جذب دانشجویان پسادكتری دریافت كند، دوره های پسادكترای یك ساله نیست و فرد زمان كافی برای تحقیق دارد. متاسفانه هم اكنون در كشور ما دوره های پسادكتری یك سال است و فرد در این یك سال نمی تواند پروژه خودرا به پایان برساند در نتیجه یا پروژه ناتمام باقی می ماند و یا اینكه محقق پسادكتری بدون دریافت مزایای حقوقی مناسب و در شان خود پروژه را ادامه می دهد.
دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس افزود: هیچ تضمینی نیست اگر شخصی سه یا چهار سال هم بعنوان محقق پست دكترا كار كند، بتواند در آینده نزدیك موقعیت شغلی ثابتی داشته باشد و اطمینان داشته باشد پس از این همه تلاش می تواند دستیار پژوهشی یا استادیار و دانشیار شود. تعداد زیادی از دانشجویان هستند كه سه یا چهار سال است كه بعنوان محقق پسادكتری در حال فعالیت هستنند و آینده شغلی آنها معین نمی باشد.



وقتی پژوهش درآمدزایی ندارد
این دانشجوی پسادكتری با ابراز تاسف از این كه نمی توان از پژوهش و تحقیق درآمد چندانی كسب نمود، اضافه كرد: شاید این مساله به گذشته باز می گردد كه از ما می پرسیدند علم بهتر است یا ثروت؟ هیچ گاه نمی گفتند كه علم و ثروت می تواند در كنار هم باشد. همیشه علم و ثروت دو مقوله ی جدا از هم در نظر گرفته می شد. این مساله در ناخودآگاه ما قرار گرفته و همچنان فكر می نماییم هیچ گاه نمی توانیم از علم، ثروت به دست بیاوریم. از آن جایی كه پژوهش های ما كاربردی نیست نمی توانیم از علمی كه به دست آورده ایم برای افزایش ثروت استفاده نماییم.
زارع اضافه كرد: خیلی از دانشجویانی كه مشغول تحقیق هستند افرادی هستند كه هنوز انگیزه دارند و همان انگیزه، موتور محركه ی فعالیت هایشان است. اگر در كشور از این پتانسیل ها استفاده مفید نشود این افراد متاسفانه مهاجرت می كنند. در برخی از دانشگاه ها دیده می شود كه برای این كه گرنت پژوهشی دریافت نمایند تابلویی تحت عنوان مركز پژوهشی نصب می شود و نیروی جدیدی را هم استخدام نمی كنند یا باردیگر از كادر علمی همان دانشگاه استفاده می شود، در نتیجه آمار بیكاری دانش آموختگان دكتری افزایش می یابد و گرنت های پژوهشی باردیگر به افراد خاص داده می شود.

مشكلاتی كه انگیزه ها را كاهش می دهد
وی اظهار نمود: حدودا همه ی دانشجویان دكترایی كه من با آنها روبه رو شدم با انگیزه وارد مقطع دكتری می شوند اما این كه چرا پس از مدتی انگیزه ی آنها كم می شود به این علت است كه دانشگاه متاسفانه مشكلاتی را بوجود می آورد. مشكلاتی مانند این كه دانشجو حتما باید تا ترم هشت یا ۹ دفاع كند و اگر پس از آن دفاع كند، جریمه می شود، خوابگاهش را از او می گیرند و اینترنتش را قطع می كنند و پول غذایش دو یا سه برابر می شود. دقیقا وقتی پروژه به جایی می رسد كه دانشجو مقرر است میوه ی عملكرد خودرا بچیند با این فشارها تصمیم می گیرد سریع تر و به هر نحوی كار خودرا به انتها برساند.
زارع با اشاره بر ضرورت به اشتراك گذاری تجارب میان دانشجویان اظهار داشت: به نظر من وقتی یك دانشجوی ترم اول وارد دانشگاه می شود نباید در همان نقطه ای قرار بگیرد كه چهار سال پیش، من بعنوان كسی كه تازه درسم را آغاز نموده بودم در آن جا قرار داشتم. اگر من پس از چهار سال تلاش در آزمایشگاه به پله دهم رسیدم كسی كه جدیدالورود می شود هم باید از پله دهم شروع كند. در واقع كسی كه قبلا در آزمایشگاه حضور داشته و فعالیت پژوهشی كرده باید به صورتی پله ترقی برای پژوهشگران جدیدالورود باشد. این امر مهم با تاكید استاد آزمایشگاه محقق می شود.
این دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس افزود: خیلی از دانشجویان به علت برخی كوته نظری ها، تجارب خودرا به دانشجویان دیگر منتقل نمی كنند. حتی گاهی پیش می آید كه برخی دانشجویان مطالب اشتباه را به دانشجویان جدید منتقل می كنند و موجب می شوند پژوهشگرانی كه اخیرا وارد یك گروه پژوهشی می شوند گمراه شوند.


این محقق پسادكترا در ادامه در پاسخ به سوالی درباره تخلف های علمی و طرح موضوعاتی مانند عدم پرداخت دانشگاه به تربیت دانشجوی پژوهشگر و شیوه های پژوهش اظهار داشت: این كه گفته می شود خیلی از دانشجوها تحقیق كردن بلد نیستند را از بعضی از دانشجویانی كه در بعضی دانشگاه ها درس می خوانند شنیده ام. بعضی از این افراد، رساله هایشان را به موسسات رساله نویسی می دهند یا به ازای پرداخت هزینه گزاف به شركت های دانش بنیان خودشان هیچ نقشی در انجام دادن پروژه های خود ندارند؛ فكر می كنم علت این مساله به نظام آموزشی ما مربوط شود كه استاد زمان كافی برای آموزش شیوه تحقیق و پژوهش به دانشجو ندارد یا امكانات لازم وجود ندارد و دانشجو برای تامین هزینه های زندگی و تحصیل خود وقت كافی برای تحقیق ندارند و دانشجوی باتجربه آزمایشگاه هم وظیفه ای درقبال آموزش و پژوهش به دانشجویان دیگر قائل نیست.
وی اضافه كرد: بنابراین در كشور ما موسسات سودجو با عنوان مشاوره رساله و انجام كارهای پژوهشی از این فرصت استفاده می نمایند طوری كه من شنیدم بعضی از این شركت ها ماهانه دو تا سه میلیارد سود می برند. اگر در دانشگاه بتوانیم مركز عمومی برای آموزش تحقیق راه اندازی نماییم هم می تواند منبع در آمدی برای دانشگاه باشد و هم این كه دانشجویان مربوطه در كنار افراد با تجربه تحقیق را یاد می گیرند.
زارع اضافه كرد: بعضی از دانشجویانی كه قسمتی از زمان خودرا برای تحقیق و فرصت مطالعاتی به خارج از كشور می روند می گویند در برخی از دانشگاه های خارجی این قانون وجود دارد كه یك دانشجوی دكترا دو یا سه دانشجوی كارشناسی ارشد دارد تا علاوه بر اینكه تجربه خودرا در اختیار دانشجویان دیگر قرار می دهد، آنها نیز قسمتی از پروژه علمی او را انجام دهند و آن فرد وقت بیشتری برای بهتر كردن پژوهش خود و سوق دادن آن به سمت پژوهش كاربردی داشته و همزمان به آموزش دانشجویان فوق لیسانس نیز بپردازد.
در ادامه این میزگرد، زارع با بیان این كه گرنت هایی كه استادان برای كارهای پژوهشی می گیرند ناچیز است، اضافه كرد: در كارهای پژوهشی كه برای آنها باید موادی را از خارج از كشور وارد نماییم به علت تحریم ها، گرفتار مشكلاتی شده ایم و هزینه ای علاوه بر هزینه خود ماده برای ورود آن به كشور نیاز است. شش ماه تا یك سال طول می كشد كه یك ماده ای به دست محقق برسد و معین نمی باشد آیا آن ماده برای آزمایش مناسب خواهد بود و نتیجه دلخواه را می دهد یا خیر.
این دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس افزود: معمولا دانشگاه های واقع در شهرتهران نسبت به دانشگاههای شهرستان، گرنت های پژوهشی بیشتری دریافت می كنند. گرنت های پژوهشی را استادان دریافت می كنند و به دانشجو معمولا داده نمی گردد و این طور نیست كه استادی گرنت ها را بین دانشجویان همكار خود توزیع كند برای اینكه وقتی استادی گرنتی را دریافت می كند آنرا برای چند پروژه ی دیگری كه بطور همزمان در حال انجام می باشد صرف می كند، برای اینكه گرنت های پژوهشی خیلی كم است.
زارع با بیان این كه در دانشگاه تربیت مدرس هزینه رساله یك دانشجوی كارشناسی ارشد دو میلیون تومان و یك دانشجوی دكتری هفت میلیون است، اضافه كرد: این مقدارخیلی كم است و استادان وقتی گرنتی را دریافت می كنند ۵۰ یا ۶۰ درصد آنرا به كار پژوهشی كه برایش گرنت دریافت كرده اند اختصاص می دهند و بقیه را صرف هزینه ی كارهای پژوهشی دانشجویان دیگر خود می كنند. این طور نیست كه استادان گرنت ها را بین دانشجویان همكار خود توزیع كنند. البته بطور كلی نظارتی هم وجود ندارد كه مشخص شود آیا واقعا این گرنت صرف فعالیت پژوهشی و رفع مشكلات جامعه می شود یا خیر.

استاد راهنما تنها استاد یك دانشجو تا آخر عمر نیست
زارع در ادامه در پاسخ به گلایه هایی كه گاه از طرف دانشجویان درباره اساتید راهنما مطرح می شود، اظهار داشت: برخی دانشجویان تصور می كنند استاد راهنمای آنها تنها استادشان تا اختتام دوران تحصیلشان است. بعضی از دانشجویان فكر می كنند هر كاری كه بخواهند انجام دهند باید از استاد راهنمایشان یك رضایت نامه داشته باشند. یكی از دغدغه ها این است كه اگر پس از دفاع بخواهند از استاد خود سفارش نامه بگیرند آیا استاد سفارش نامه می دهد یا خیر؟ اگر دانشجویان مشكلی با استاد دارند، با پافشاری می توانند استاد راهنمای خودرا تغییر دهند، اگر هم نتوانستند این امكان وجود دارد كه به معاون پژوهشی دانشكده یا معاون پژوهشی دانشگاه بازگشت كنند چونكه خیلی از دانشجویان با مراجعه به این افراد مشكل خودرا حل كرده اند.
وی در ادامه با اشاره به فهرست ارزشیابی استادان اظهار داشت: وقتی استادان می خواهند ارتقا پیدا كنند فهرست ارزشیابی ای كه توسط دانشجویان پر می شود مهم می باشد. اگر برای كار پژوهشی هم چنین باشد و پس از دفاعِ دانشجو از وی خواسته شود كه فرم ارزشیابی استاد را پر كند موثر واقع می شود. با این شیوه، اگر رضایت دانشجویان از استادان بالا باشد به استاد اجازه پذیرش دانشجو در مقاطع تحصیلات تكمیلی داده خواهد شد.
این محقق پسادكترای فیزیولوژی پزشكی با تاكید بر ضرورت تغییر مسیر آموزشی اضافه كرد: اگر چند سال قبل تنها هدف ما این بود كه انسان هایی را پرورش دهیم كه مقرر است صرفا آموزش بدهند، الان بر طبق مشكلات اقتصادی و اجتماعی كه در جامعه وجود دارد هدف خودرا بر پژوهش بگذاریم و افرادی را پرورش دهیم كه دغدغه های فكری آنها رفع این مشكلات باشد.
زارع افزود: از خودمان شروع نماییم و اهتمام نماییم دست یكدیگر را بگیریم و به رشد یكدیگر كمك نماییم. به قوانین حمایتی كه ممكنست برای دانشجویان وجود داشته باشد هم دقت نماییم. از مسئولان درخواست داریم یك سری گرنت ها به آزمایشگاه هایی كه چندین سال است مشغول كارند اختصاص دهند تا حالا كه هنگام بهره برداری از ثمره كارهای دانشجویان تحصیلات تكمیلی است بتوانند از منابع بطور مناسبی استفاده كنند.

محدودیت هایی كه در دسترسی به تجهیزات آزمایشگاهی وجود دارد

جای خالی آزمایشگاه های مركزی
این دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس با ابراز تاسف درباب چالش هایی كه در استفاده از امكانات آزمایشگاهی وجود دارد، اضافه كرد: متاسفانه یكی از مشكلاتی كه در خیلی از دانشگاه ها وجود دارد این است كه بعضی از استادان وسایل آزمایشگاهی خودرا در اختیار دانشجویان گروه خود قرار نمی دهند و خیلی از دانشجویان می گویند انگار این وسایل اموال شخصی استاد است و این خیلی بد است. خیلی خوب است اگر بتوانیم در هر دانشگاهی یك آزمایشگاه مركزی داشته باشیم كه در آن كل دستگاه هایی كه دانشجویان علوم پایه و پزشكی به آن نیاز دارند را در یك جا قرار دهیم و كارشناسان خبره آزمایشگاهی هم شبانه روز در آن جا مستقر باشند و برای پژوهشگران شرایط لازم پژوهش را ایجاد كنند.
زارع تصریح كرد: می توان در این آزمایشگاه های مركزی به دانشجویانی كه فارغ التحصیل می شوند هم مزایایی داده شود. دانشجویی كه از یك دانشگاهی در تهران فارغ التحصیل می شود و به شهرستان می رود قسمتی از دستگاه های موردنیاز برای كارهای پژوهشی خودرا ندارد، خوب است اگر او بتواند با پرداخت مبلغی از امكانات آزمایشگاه دانشگاهی كه در آن جا درس خوانده استفاده نماید.



سنگینی سایه ISI بر سر دانشجویان و استادان پژوهشگر
در بخش دیگری از این میزگرد، علی سلطان زاده، دانشجوی دكترای فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف كه به نمایندگی از دانشجویان پژوهشگر حوزه علوم انسانی در ایسنا حضور داشت، با بیان این كه سایه‌ی ISI بر دانشجویان و استادان پژوهشگر در ایران سنگینی می كند، اظهار داشت: منطق ISI این است كه یك سری موسسات دولتی در اروپا و آمریكای شمالی مثل بنیاد علوم آمریكا و موسسه ملی سلامت وجود دارند كه برای نیازهای پنج یا ۱۰ سال آینده خود برنامه ریزی می كنند تا مسائل و مشكلات خودرا برطرف كنند. برای حل این مسائل و مشكلات به پژوهشگران كمك هزینه می دهند تا در این حوزه ها كار كنند. با عنایت به این مسائلی كه سازمان های دولتی بیان می كنند استادان به این مراكز پروپوزال می دهند و طرح پژوهشی خودرا معرفی می كنند و متناسب با طرح پژوهشی خود كمك هزینه دریافت می كنند.
وی اضافه كرد: این موسسات با هزینه ای كه دریافت می كنند، موضوعات مقالات ISI را تعیین می كنند. مشكل آن جایی به وجود می آید كه می خواهیم پژوهش های ایران را بر طبق همان موضوعاتی كه موسسات دولتی اروپا و آمریكای شمالی تعیین كرده اند ارزیابی نماییم. استادان برای ارتقا به ارائه مقاله ISI نیاز دارند و در بعضی دانشگاه ها هم دانشجویان دكتری پیش از دفاع باید مقاله ISI از رساله خود منتشر كنند. این فشاری كه بر روی پژوهشگر داخلی گذاشته ایم تا پژوهش های خودرا با موضوعات خارج از كشور تطبیق بدهد مسیر ما را منحرف می كند.
این دانشجوی دكتری افزود: پیشنهاد من بعنوان كسی كه فقط هشت سال در فضای دانشگاهی بوده و شناخت خیلی دقیقی از این فضا ندارد طبیعتاً خام است. اما شاید بتوان همان روندی را كه در اروپا یا آمریكا وجود دارد در ایران پیاده كرد؛ یعنی سازمان های دولتی موضوعات پژوهش را تعیین كنند. قسمتی از این روند هم اكنون در ایران وجود دارد اما یك مشكلی را بوجود می آورد كه برخی مراكز با نیت این كه به دانشجو شغل می دهند یا از خدمت سربازی دانشجویان پسر كسر می كنند از پژوهش ها استفاده می نمایند.



سال ها در ISI افتخار كسب كردیم حالا بهتر است معضل های داخلی را حل كنیم
سلطان زاده با تاكید بر این كه منظور وی از بیان این مطالب تقبیح ISI نیست، اظهار داشت: كسانی از اوایل دهه هشتاد این شیوه از مقاله نویسی را در ایران وضع كردند كه یكی از آنها هم دكتر رضا منصوری استاد فیزیك دانشگاه شریف است به هیچ عنوان قصد بدی نداشتند اما تصور این افراد این بود كه پژوهشگر ایرانی توان مقاله نویسی و نسبتی با موضوعات روز دنیا ندارد. من می گویم ما سال ها مقاله ISI دادیم و در این عرصه افتخار كسب كردیم و به دنیا این قابلیت را نشان دادیم حالا بهتر است معضل های داخلی را به كمك پژوهش ها حل نماییم.

مشكلی به نام سیاست زدگی در پروژه های تحقیقاتی
وی در ادامه با بیان این كه برخی موسسات پژوهشی به پژوهشگران دستمزد می دهند، اظهار داشت: ما موسسه پژوهشی كه به پژوهشگر بودجه بدهند داریم و معمولا هم نهادهای نظامی برای بحث كسری خدمت در این عرصه فعال می باشند. مشكلی كه در علوم انسانی و علوم اجتماعی خیلی پررنگ می شود این است كه در این پروژه های تحقیقاتی سیاست زدگی وجود دارد. عمدتا، افرادی كه ناظر این پروژه ها هستند افرادی هستند كه نسبتی با علوم انسانی و علوم اجتماعی ندارند و حداكثر آشنایی آنها با علوم انسانی این است كه در رشته های مدیریت تحصیل كرده اند و هنگامی كه با فلسفه، جامعه شناسی، معارف و علوم مشابه آشنایی ندارند علوم انسانی برای آنها یك ابزار می شود؛ یعنی تضادی كه ما با دنیای غرب داریم وارد طرح های تحقیقاتی می شود و از آنها پروژه های بسیار سطح پایینی در علوم انسانی بیرون می آید.
این دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف اضافه كرد: از دوستان و اطرافیان شنیدم كه برای پروژه گرفتن به این موسسات بازگشت می كنند و می بینند كه این نگاه سیاسی چه تاثیری بر روی تحقیقات دارد. من هیچگاه ندیدم در پروژه های این چنینی، موضوعات مهمی كه در علوم انسانی برای جامعه اهمیت دارد مطرح شود. ما موضوعات مهم در جامعه زیاد داریم و وقتی این موضوعات را با مصاحبه های مسئولان مقایسه می نماییم متوجه فاصله بسیاری كه بین جامعه و دیدگاه های مسئولان وجود دارد می شویم. پژوهشگران باید داده ها و تحلیل های درستی عرضه كنند تا مسئولان از شرایط جامعه آگاه شوند.
سلطان زاده با اشاره به وجود مشكلات ساختاری و قانونی در حوزه پژوهش درباره چالش هایی كه به دلیل خاصیت های فردی پژوهشگران ایجاد می شود، اظهار داشت: بعد فردی تضارب آرا و تعامل میان پژوهشگران این است كه گرایش های پژوهشی برخی استادان در یك گروه با یكدیگر تطابق دارد و با هم در این گروه فعالیت می نمایند اما یك بعد اجتماعی هم وجود دارد كه به كنفرانس ها و همایش هایی كه برگزار می گردد ربط پیدا می كند. یعنی یك پژوهشگر در یك كنفرانس، مقاله خودرا ارائه می كند، نقدهایی به آن وارد می شود، مناظره و جنجال و دعوایی در كار نیست و مقاله بعد از بررسی در مراكز دیگر منتشر می شود.
وی اضافه كرد: اغلب استادان و پژوهشگرانی كه در حوزه علوم انسانی فعالیت می نمایند خیلی موافق نقد نیستند. بارها می بینید كه استادان با یكدیگر اختلاف نظر دارند و این اختلاف نظرها به كارهای حقوقی مقابل یكدیگر تبدیل می شود. اختلاف آرا از دانش است اما این اختلاف به فضای بیرون از دانش كشیده می شود؛ یعنی گویی ما به لحاظ فردی هم نقص هایی داریم.

كنفرانس های داخلی به رسمیت شناخته نمی شوند
این دانشجوی پژوهشگر در بخش دیگری از این میزگرد، با اشاره به تعداد بسیار بالای همایش ها و كنفرانس ها در علوم انسانی و اجتماعی، اظهار نمود: تا به حال از استادی نشنیدم كه به پژوهشگر بگوید این مقاله خوب است و در كنفرانس داخلی آنرا ارائه نمایید. اصلا كنفرانس های داخلی به رسمیت شناخته نمی گردد. برگزاری این همایش ها یك فایده حاشیه ای دارد و آن این است كه یك موج رسانه ای برای برگزاری یك همایش ایجاد می شود تا موضوعی به گوش مردم برسد، مثلا نسبت بین علم و دین یكی از موضوعات مهم در علوم انسانی است. كنفرانسی با همین سوژه برگزار می گردد تا به مردم اعلام گردد ما داریم روی این مساله كار می نماییم، فایده دوم این است كه به مسئولان نشان دهیم داریم روی این مساله كار می نماییم تا مسئولان به ما بودجه دهند. زمانی این رویه آزاردهنده است كه می بینید در یك كنفرانس تخصصی مسئولی برای سخنرانی افتتاحیه و اختتامیه دعوت می شود تا این پیام مخابره شود كه مسئولان پژوهش های پژوهشگران را ببینند.
سلطان زاده اضافه كرد: تعامل موثری بین استادان و دانشجویان در علوم انسانی وجود ندارد. مهندسی و پزشكی علوم پارادایمی هستند كه مراجع، متون، ابزارهای اندازه گیری و روش های مشخصی دارند اما در علوم انسانی چنین چیزی وجود ندارد و مطالبی كه در كلاس گفته می شود پاسخگوی سوال های دانشجویان نیست. استاد باید در دسترس دانشجو باشد تا دانشجو جواب پرسش هایش را بگیرد اما این اتفاق در خیلی از دانشگاه های كشور ما هم اكنون نمی افتد و دانشجو بدون ارتباط با استاد مقاطع مختلف تحصیل در دانشگاه را طی می كند. فضای كلاسی ما نیز پرورش دهنده بحث نیست یعنی فضا به این شكل است كه دانشجو باید در یك مدت كوتاه صرفا جزوه بنویسد و بعد امتحان بدهد.
در ادامه این میزگرد، بحثی پیرامون میزان در دسترس بودن استاد برای پژهشگران دانشجو عنوان شد.

تفاوت اساتید خارجی و ایرانی
این دانشجوی دكتری فلسفه علم درباره تجربه خود اظهار داشت: چند باری پیش آمده كه به یك استاد خارجی ایمیل می دهم و طی یك فاصله ی نیم ساعت یا یك ساعت پاسخ ایمیل را دریافت میكنم در صورتیكه در این مورد میان استادان داخلی تجربه خوشایندی ندارم. سال ۹۵ به یك استاد ایرانی ایمیل زدم تا منابع آزمون كارشناسی ارشد را بپرسم و همچنان پس از سه سال پاسخی دریافت نكرده ام.
وی با اشاره به تحولاتی كه در حوزه پژوهش های میان رشته ای رخ داده، اظهار داشت: در سال های اخیر بین رشته های علوم انسانی و علوم طبیعی اتفاق های خوبی افتاده است مثلا موضوعاتی همچون ارتباط نظریات علمی با دین تعریف شده كه برای فعالیت پژوهشی پیرامون آن یك دین پژوه، زیست شناس یا فیزیكدان، مورخ، متخصص فلسفه علم نیاز است. در دهه هفتاد حدودا چنین چیزی را نداشتیم اما از دهه هشتاد به بعد چنین فعالیتهایی بیشتر در حال انجام می باشد.


روش هایی كه كاش هیچوقت یاد نگیریم

جای خالی نقد محتوایی در دفاع از رساله ها
سلطان زاده با بیان این كه حدودا روش پژوهش و تحقیق در دانشگاه به صورت مستقیم به دانشجو آموزش داده نمی گردد، تصریح كرد: درسی كه در دوره كارشناسی یاد می گیریم به لحاظ روشی با آن چه در دكتری و ارشد آموزش داده می شود تفاوتی ندارد اما روش تحقیق به دانشجویان آموزش داده نمی گردد. برخی از روش های جست وجو هم وجود دارد كه ای كاش هیچگاه یاد نگیریم چون این روش ها برای تقلب و افزایش فهرست منابع اخر مقاله خوب است؛ یعنی به پژوهشگر یاد می دهد چگونه از منابع دیگر مطالبی را سرقت كند اما در واقع تخلف علمی به حساب نیاید. علاوه بر این روش ها، در اخلاق علم مفهومی به نام دزدی از خود نیز وجود دارد یعنی مطالبی را كه در كتاب یا مقالات قبلی خود آورده ام را تكرار كنم و ارجاع ندهم.
این دانشجو در پاسخ به سوالی درباره میزان دغدغه مند بودن دانشجویان تحصیلات تكمیلی برای پژوهش اظهار داشت: به شخصه دانشجویانی را می شناسم كه برای پژوهش دغدغه شخصی داشته اند و دارند و یك یا دو نظریه برایشان جذابیت داشته و دارد و می خواستند و می­خواهند از آن دفاع كنند و درباره اش بیشتر بدانند، بدین سبب وارد مقاطع تحصیلات تكمیلی شده اند. اما این طور فكر نكنیم كه ساختار آموزشی ما در حال سوق دادن این افراد به سمت پژوهش یا پیگیری علایقشان است.
سلطان زاده اضافه كرد: یك فرد كاملا به راحتی می تواند موانع را دور بزند و مقاطع تحصیلات تكمیلی را طی نماید. مثلا من در جلسه دفاع كه بعنوان دانشجوی ارشد یا دكتری، پژوهشی را انجام داده ام و حالا می خواهم از آن دفاع كنم، بعنوان دانشجو می توانم در این كه استاد راهنما چه كسی باشد نظر بدهم یا به سراغ استادانی بروم كه كمتر سخت می گیرند، نمره بهتری می دهند یا مقاله را دقیق مطالعه نمی كنند. در نتیجه شما با گروه بزرگی از رساله ها روبه رو می شوید كه استادان آنها را نخوانده اند و به همین شكل دفاع شده است. گاهی عكسهایی بیرون می آید كه حجم زیادی از رساله ها را برای سوزاندن می برند نباید فكر نماییم كه برخی ارزش این رساله ها را نمی دانند واقعا قسمتی از این رساله ها بی ارزش است و فیلترهایی كه باید جلوی تولید این رساله ها را می گرفت خوب عمل نكرده است.
وی با انتقاد از این كه در جلسات دفاع رساله نقد محتوایی صورت نمی گیرد، اظهار داشت: عملا ایراداتی كه به رساله ها گرفته می شود درباره نكات ویرایشی و املای كلمات و ترتیب قرار دادن منابع است. در كل در داخل دانشگاه نیز مسائلی وجود دارد كه موجب می شود ما مقاطع را بدون این كه چیزی یاد بگیریم و دغدغه ای به ما اضافه شود بالا بیاییم.
سلطان زاده در ادامه درباره منابع مالی برای تامین پژوهشگران اظهار داشت: ندیدم كه دانشگاه كمك هزینه تحصیلی برای كارهای پژوهشی به دانشجو بدهد، اما شنیدم كه استاد به بعضی از دانشجویان می گوید یك گروهی تشكیل دهید و با كمك هزینه ای كه دانشگاه به استاد از داخل یا خارج از كشور می دهد فعالیت پژوهشی را دنبال كنید.
وی اضافه كرد: مراكز پژوهشی كه در خارج از دانشگاه با دانشگاه ارتباط دارند كمك هزینه های تحصیلی به دانشجویان پژوهشگر می دهند و اتفاقا مبلغ خوبی را هم به كارهای پژوهشی اختصاص می دهند اما موضوعات به علت این كه افراد نسبتی با علوم انسانی ندارند بد است. البته در شهرستان ها این ارتباط بین مراكز پژوهشی و دانشگاه ها كمتر است و بودجه كمتری هم صرف كارهای پژوهشگران می شود.
این دانشجوی دكترای فلسفه علم با بیان این كه در دانشگاه ها استادان باسواد و زحمتكشی حضور دارند، اضافه كرد: علیرغم این كه استادان عموما متخصص و باسواد هستند ولی استادانی هم وجود دارند كه علیرغم این كه در دانشگاه های مطرح كشور تدریس می كنند اما سواد پایینی دارند. استادانی داریم كه بسیار باسوادند اما چون تمام وقت خودرا برای تدریس می گذارند درآمد كمتری دارند اما استادانی هم هستند كه با سواد پایین و صرفا به علت همكاری با بعضی از مراكز پژوهشی پول خوبی دریافت می كنند.

رابطه استاد و دانشجو شبیه خان و رعیت است
این دانشجوی تحصیلات تكمیلی در بخش دیگری از صحبت های خود به رابطه استاد و دانشجو اشاره نمود وگفت: رابطه استاد و دانشجو به لحاظ ساختاری شبیه خان و رعیت است مگر این كه استاد رعایت كند و برای انتقادات گوش شنوایی وجود داشته باشد. هنگامی كه اسم استاد و دانشجو پای یك اثری ثبت می شود آیا معاونت پژوهشی دانشگاه راهی برای ارزیابی دارد كه ببیند استاد و دانشجو كدام یك نقش بیشتری داشته است؟ شاید به صورتی بتوان اظهار داشت كه دانشگاه پژوهشگر پرورش نمی دهد و بیشتر مقاله نویس تربیت می كند؛ یعنی در مقطع دكتری خیلی خوب می توان یاد گرفت كه در كجا مقاله منتشر نماییم.
وی در پاسخ به سوالی درباره تخلفات علمی در دانشگاه ها اظهار داشت: نمی دانم چه قدر این مساله رایج است اما می دانم بعضی از دانشجویان نوشتن مقاله ی خودرا به افراد دیگری می سپارند. فردی كه مقاله را می نویسد دانش آموخته كارشناسی ارشد است و چون كار دیگری ندارد از دانشجویان پول می گیرد و برای آنها مقاله و رساله می نویسد. مقالات هم عموما برای حل معضل نوشته نمی شوند بلكه برای ترفیع نوشته می شوند؛ حقوق استاد بالاتر می رود یا اجازه دفاع به دانشجو داده می شود و یا امتیازی برای اپلای كردن به دست می آید.
سلطان زاده افزود: به نظر من این كه هدف از نوشتن مقاله ارتقا است یا حل مشكلات جامعه بسیار مهمست و این در انتخاب سوژه مقاله نمود پیدا می كند. مجلاتی هستند كه فقط برای این كه بودجه ای را كسب كنند منتشر می شوند و مطالب غیرمرتبط یا با كیفیت پایین منتشر می كنند تا بودجه قطع نشود.
این دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف درباره استفاده نهادها یا استادان مختلف از پژوهش های داخلی اظهار داشت: باید بررسی كرد استادان داخل كشور تا چه میزان از مقالات نشریات علمی پژوهشی داخل كشور استفاده می نمایند یا این كه ببینیم دولت، شورای نگهبان یا مجلس تا چه میزانی از این نشریات پژوهشی استفاده می نمایند. در علوم انسانی این نشریات چه قدر بر فرهنگ موثر است؟ بعید می دانم حتی یك مقاله در نشریات علمی پژوهشی داخلی چاپ شده باشد كه افراد جامعه را درگیر خود كند اما متفكران زیادی هستند كه در حوزه علوم انسانی از دانشگاه جدا شده اند و صدایشان در خارج از دانشگاه به گوش افراد جامعه می رسد؛ یعنی بر روی فرهنگ مردم تاثیر می گذارند.
این دانشجوی دكترای فلسفه علم اظهار نمود: اتفاقا این ها افرادی هستند كه پس از فاصله گرفتن از دانشگاه صدایشان شنیده شده و گویی دانشگاه این افراد را درگیر موضوعاتی دیگر می كند. یكی از افرادی كه در حوزه علوم انسانی صدایشان در جامعه شنیده شده مصطفی ملكیان است. ملكیان حدودا از دانشگاه جدا شده اما می بینم مطالب كانال تلگرامی او را افرادی دنبال می كنند كه اصلا نسبتی با علوم انسانی یا فلسفه ندارند اما ملكیان بلد است كه چه طور با متن جامعه ارتباط برقرار كند.


سلطان زاده افزود: شاید قسمتی از این ارتباطی كه خارج از دانشگاه توانسته با متن جامعه ایجاد شود به علت آزادی هایی است كه افراد در این محیط كسب كرده اند ولی كسی كه در دانشگاه است و خیلی از مباحثی را كه در مقاله اش مطرح می كند نه تنها بلد نیست با متن جامعه ارتباط بگیرد بلكه اصلا نمی داند موضوعاتی كه انتخاب می كند اهمیتی برای عموم مردم دارد یا خیر. در علوم انسانی ارتباط با متن جامعه شاید تحقیر هم بشود.
وی در پایان، با بیان این كه باید از حالت ISI محوری خارج شویم، اضافه كرد: ISI خیلی خوب است اما این كه محور همه ی معیارهای پیشرفتی بر طبق ISI باشد اشتباه است. نظارت بر استاد و دانشجو وجود داشته باشد، هم استاد و هم دانشجو وظایفی دارند كه صورت نمی گیرد. این نظارت به این معنا نیست كه چماقی بالای سر این ها باشد، ممكنست چاره این باشد كه رابطه استاد و دانشجو صمیمی تر و گرم تر باشد. شاید اگر این دوری میان استاد و دانشجو رفع گردد شرایط بهترشود. من پیش از این كه به این میزگرد بیایم از دانشجویان درباره چالش های پژوهشی آنها می پرسیدم یكی از دوستانم در رشته‌ی مهندسی در دانشگاه شریف در اینباره اظهار داشت كه برای پژوهش خود نیاز داشته كه از یك سیستمی استفاده نماید اما استاد آنرا در اختیارش قرار نمی داده است. استاد این سیستم را در اختیار داشته اما آنرا برای یك پروژه دیگر كنار گذاشته كه می توانسته از آن درآمد كسب كند.
این دانشجو درانتها صحبت های خود متذكر شد: برای رعایت اخلاق باید بگویم در بخش ­های مختلفی از صحبت هایی كه مطرح كردم از نوشته ها و سخنان یاسر خوشنویس و سعید زیباكلام استفاده شده است.

وقتی پژوهشگر دلسرد می شود
محمد شمس، دانشجوی دكترای مخابرات از دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی نیز در این میزگرد با بیان این كه كشور ما در حوزه علمی نه جزو كشورهای پیشرفته است و نه جزو كشورهای عقب افتاده، درباره اهمیت پژوهش اظهار داشت: در این فاصله و شكافی كه بین ما و كشورهای توسعه یافته وجود دارد مسائل مختلفی دخیل هستند ولی یكی از مهم ترین عوامل، پژوهش و تولید علم است. میزان بهایی كه به استاد، دانشجو، تولید علم و پژوهش در یك كشور داده می شود می تواند مشخص نماید كه چه كشوری پیشرفته نامیده شود و چه كشوری غیرپیشرفته.
وی اضافه كرد: فكر می كنم این تفاوت از سه سوژه اصلی نشات می گیرد. سوژه اول قوانین است. در بعضی موقعیت ها، قوانین مناسبی برای امور پژوهشی نداریم بر همین مبنا باید بعضی از افراد در وزارت علوم یا نهادهای ذی صلاح برای قوانینی كه وجود ندارد، فكری بكنند. ما در سطح كلان مملكت نیز با این امر مواجهیم؛ یعنی جاهایی كه دولت از ضعف قانون رنج می برد مجلس مبادرت به قانون گذاری می كند. گاهی ما قانون های مناسب برای یك امر خاص داریم اما این قانون درست اجرا نمی گردد مثلا در دانشگاهی تصویب شده كه مقداری بودجه به امر پژوهشی تخصیص یابد اما در عمل نصف آن بودجه اختصاص پیدا می كند وقتی چنین اتفاقی بیفتد كار پژوهشی با چالش روبرو می شود و منجر به دلسری افراد می شود.
شمس افزود: بحث بسیار مهم تری كه درباره قانون مطرح می شود این است كه قانون وجود دارد اما صحیح اجرا نمی شود؛ مثلا در دانشگاهی بودجه ی مشخصی به پژوهش اختصاص یافته اما بر نحوه توزیع آن نظارت نمی گردد. شخصی كه می خواهد پژوهش كند هم باید خاصیت هایی داشته باشد تا پژوهش وی به نتیجه برسد مثلا این پژوهشگر باید این اطمینان خاطر را داشته باشد كه پژوهشی كه مقرر است انجام دهد در آینده در جامعه به عرصه عمل می رسد.


این دانشجوی دانشگاه صنعتی خواجه نصیر در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به وجود موسسات رساله فروشی در مركز شهر، اظهار نمود: در بعضی موارد افرادی مقصر هستند كه به سراغ رساله نویس ها می روند اما وقتی كسی ببیند پژوهشی كه مقرر است انجام دهد، هیچ كاربردی در جامعه ندارد طبیعی است دلسرد شود. چرا در دانشگاه های ما به محض كمبود بودجه، بودجه ی فرهنگی و پژوهش كم می شود؟ اگر ما می خواهیم تغییری ایجاد نماییم باید قوانین تغییر كنند. مجریان قانون ما سوژه پژوهش را جدی تر بگیرند، خود پژوهشگران جدی تر كار كنند و ضریب آموزش پذیری خودرا بالا ببرند.
این دانشجوی دكترا درباره شرایط آزمایشگاه ها اظهار داشت: من در دانشگاه خواجه نصیر، بارها با همكلاسی هایم درباره شرایط آزمایشگاه ها صحبت كرده ام. ما در آزمایشگاهی كار می نماییم كه می توان گفت بهترین آزمایشگاه دانشگاه خواجه نصیر در مخابرات است اما چرا هیچ رزومه مشخصی از افرادی كه در این آزمایشگاه فعالیت نموده اند وجود ندارد؟ اگر من دانشجویی باشم كه بخواهم دانشگاه خواجه نصیر را برای مصاحبه دكتری خود انتخاب كنم و بخواهم در حوزه كدینگ كار كنم تاریخچه ی مشخصی از این آزمایشگاه وجود ندارد.

جای خالی امنیت شغلی برای پژوهشگران
شمس با اشاره به وضعیت نابسامان اشتغال پژوهشگران اضافه كرد: نبود امنیت شغلی برای افرادی كه كار پژوهش انجام می دهند به این دلیل است كه در كشور ما بین آن چه كه صنعت نامیده می شود و آن چه كه پژوهش نام دارد ارتباطی وجود ندارد. خیلی از افراد می گویند دروس دانشگاهی چندان كارآمد نیستند و پژوهش های دانشگاهی كارا نیستند چونكه نیازهای صنعت با آن چه كه در دانشگاه انجام می شود متفاوت می باشد. در این حوزه ما نیاز داریم كه در تحقیقات و دروس تدریس شده در دانشگاه بازبینی نماییم تا این فاصله كم بشود و پژوهشگر از نبود امنیت شغلی برای آینده اش رنج نكشد.
وی افزود: من فكر می كنم روند جلب پشتیبانی از طرح های پژوهشی معیوب است؛ یعنی به جز چند نهاد نظامی نهادهای دیگر در این عرصه ها چندان وارد نمی شوند و اگر هم وارد می شوند بودجه محدودی دارند و این كافی نیست. نباید فقط دانشگاه شریف و خواجه نصیر و تربیت مدرس را در نظر بگیریم. به نظرم شرایط در بعضی از دانشگاه های شهرستان اسفناك است.
این محقق حوزه مخابرات در پاسخ به پرسشی درباره انگیزه ی دانشجویان مقطع دكتری برای پژوهش اظهار داشت: شاید كم پیش بیاید كه دانشجویی به حوزه دكتری در دانشگاه های برتر وارد شده باشد و دغدغه ای به جز مسائل پژوهشی داشته باشد. در مصاحبه های ورود به دكتری استادان بسیار حساس هستند تا عیار دانشجو در كار پژوهشی مشخص شود. اگر هم افرادی وارد مقطع دكتری شوند و دغدغه پژوهش نداشته باشند در نهایت خودشان متضرر می شوند؛ یعنی طی دوره دكتری، دانشجو مقرر است چهار یا پنج سال از عمر خودرا برای هدفی بگذارد كه ممكنست در كوتاه مدت آورده ای داشته باشد اما در دراز مدت ندارد.
وی اضافه كرد: می توانید بین دانشجویانی كه از مقطع دكتری دانشگاه آزاد و دكتری دانشگاه های سراسری فارغ التحصیل می شوند مقایسه كنید. دانشجوهایی كه از دانشگاه های دولتی تهران فارغ التحصیل می شوند را با دانشجویانی كه از دانشگاه های سراسری شهرستان فارغ التحصیل می شوند مقایسه كنید یك مقایسه سرانگشتی می تواند گواهی بر این ادعا باشد كه دانشجو وقتی به دوره دكتری یا پسا دكتری وارد می شود احیانا دغدغه پژوهشی دارد وگرنه با مدرك كارشناسی هم می توان كار پیدا كرد.
شمس درباره كنفرانس های داخلی اظهار نمود: در جامعه ما، استادان به كنفرانس های داخلی اهمیتی نمی دهند و مقالاتی هم كه به این كنفرانس ها ارسال می كنند مقالات سطح پایینی است كه جایگاه علمی و پژوهشی خاصی ندارد.


گرنت های پژوهشی در دست چند دانشگاه محدود
این دانشجوی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی با بیان این كه به جز چند دانشگاه قلیل گرنت پژوهشی در دانشگاه های دیگر وجود ندارد اضافه كرد: این كه گرنت های پژوهشی وجود ندارد شاید به این علت است كه دانشگاه راغب نیست یا استادان سطح بالایی برای پروژه های بزرگ وجود ندارد و یا این كه دانشجویان تمایلی به كارهای پژوهشی ندارند. اگر مقرر است پیشرفتی رخ بدهد، دم دستی ترین راه الگو برداری از فردی است كه قبلا این مسیر را در گذشته طی كرده اگر ما می خواهیم در حوزه پژوهش پیشرفت نماییم باید از كشورهایی كه در این حوزه گام هایی برداشتند و از ما جلوتر هستند پیروی نماییم.
شمس افزود: گرنت های پژوهشی هم می تواند به ارتباط دانشگاه و صنعت كمك نماید هم می تواند موجب شود دانشجویان از لحاظ علمی تقویت شوند. در بعضی از دانشگاه ها ممكنست گرنت را به استاد بدهند و دانشجو از مبلغی كه مقرر است در ازای پژوهش از استاد دریافت كند راضی نباشد گاهی ممكنست این گرنت مستقیما به دانشجو داده شود و دانشجو از این مبلغ راضی نباشد اما فارغ از این مسائل، بحث گرنت پژوهشی هم بسیار مهمست.
وی در پاسخ به پرسشی درباره پژوهشكده های دستگاه های اجرایی كه ممكنست موازی با مراكز تحقیقاتی دانشگاهی فعالیت كنند اظهار داشت: به نظر من اساسا نهادهای دولتی ای كه ارتباط خودرا با پژوهش های دانشگاهی قطع كرده اند گرفتار چالش می شوند. اگر افراد متخصص را جذب نكنید تا برای شما یك كار تخصصی انجام بدهند، با چالش مواجه می شوید. در كشورهای پیشرفته تا جایی كه من اطلاع دارم بالاترین بودجه ها صرف تیم های تحقیق و توسعه می شوند. در صورتیكه در كشورهایی مانند كشور ما برعكس است.
شمس افزود: در كشور ما، نهادهای عریض و طویل نگاه از بالا به پایین به تحقیقات دارند و دوست دارند برای آنها تحقیقات امری در حوزه علوم انسانی صورت گیرد. می توان كارهای قوی تری انجام داد كه اگر مدیران فقط به پژوهشكده های دستگاه های اجرایی ای كه خود در آنها مشغول به كارند توجه نمایند شانس انجام پژوهش های قوی تر را از خود می گیرند. این جا نقطه ای است كه پژوهشگر ضرر نمی كند بلكه نهادهای دولتی ضرر می كنند.



چالش های پژوهش میان رشته ای
این دانشجوی دكترای مخابرات درباره پژوهش های میان رشته ای و چالش های آن اظهار داشت: ما در رشته مخابرات ارتباط تنگاتنگی با رشته ریاضیات داریم و اساس كار ما بحث های تئوریك ریاضی است و در جایی كه به چالشی برمی خوریم نیاز داریم با استادان دانشكده های دیگر مثل كامپیوتر و ریاضیات در ارتباط باشیم، بدین سبب بحث پژوهش های میان رشته ای سوژه مهمی است. آن چه كه من تجربه كردم و تجربیات دیگران نشان داده است گواه این است كه قسمتی از پژوهش های ارزشمند، پژوهش هایی است كه اساس آن متعلق به یك رشته خاص باشد اما با روش هایی صورت گیرد كه از علوم دیگر وام گرفته شده باشند.
شمس اضافه كرد: یكی از چالش ها این است كه برخی دروس دانشگاهی، دانشجویان را به سمت و سوی پژوهش های میان رشته ای سوق نمی دهد و دروسی كه یك دانشجو باید در مقطع كارشناسی یا ارشد پاس كند ممكنست او را با دروس دانشكده های دیگر آشنا نكند مگر این كه استاد راهنمای دانشجو به وی سفارش كند كه درسی را از یك دانشكده دیگر بگذراند. ما با ساختار صلبی در بعضی دروس روبه رو هستیم و گاهی به این ربط دارد كه منابعی كه معرفی می شود قدیمی است و در آن ارتباط آن درس با علوم دیگر دیده نشده است.
وی تصریح كرد: چالش دیگری كه وجود دارد این است كه برای انجام پژوهش در حوزه های میان رشته ای زمان بیشتری نسبت به پژوهش در یك رشته خاص نیاز است و دانشگاه برای ارائه رساله یا رساله دكتری، دانشجویان را محدود كرده است. این ترس را در دانشگاه به وجود می آورد كه اگر بموقع دفاع نكرد باید از جیب خود هزینه كند. علاوه بر آن ممكنست كسی كه بخواهد پژوهش های میان رشته ای انجام دهد نیاز داشته باشد درسی را بگذراند كه در دانشگاه خودش ارائه نمی گردد و دانشگاه ارائه دهنده این درس نیز از وی پول بخواهد. این موجب می شود دانشجو از كارهای پژوهشی اش دلسرد شود.

دانشگاه پژوهشگر تربیت نمی كند
شمس با بیان این كه به نظر می آید دانشگاه پژوهشگر تربیت نمی كند درباره آموزش تحقیق كردن به دانشجویان اظهار داشت: در دانشگاه درسی به نام روش تحقیق وجود دارد اما واقعا مطالب مهم و كارآمدی آموزش نمی دهد و عملا دانشجو با تلاش بیشتر و ارتباط برقرار كردن با استادان و دانشجوها باید پژوهش را بیاموزد. دانشجو می خواهد استاد راهنمایش را ملاقات كند اما استاد برایش وقتی نمی گذارد گاه از برخی دانشجویان می شنویم كه یك استاد در دانشگاه در طول یك ماه نیم ساعت هم برای كل دانشجویانش وقت نگذاشته و حقوقش را هم سر وقت گرفته است.
این دانشجوی دكترا با تاكید بر ضرورت وجود مراجع نظارتی اضافه كرد: هیچ نظارت و مرجعی وجود ندارد كه اگر دانشجویی از استاد خود ناراضی بود به آن رجوع كند و متضرر هم نشود. گاه بعضی از دانشجویان پس از انتخاب استاد راهنما متوجه شده اند كه در انتخاب استاد اشتباه كرده اند و با این استاد هماهنگ نیستند. دانشگاه راه برگشتی برای این افراد نمی گذارد و دانشجو مجبور می شود چندین ترم تحصیل خودرا به تاخیر بیاندازد یا اصلا انصراف دهد. بعضی از استادان هستند كه علاوه بر این كه هیئت علمی دانشگاه هستند دارای شركت نیز هستند و تمام وقت خودرا با تدریس و كار در شركت خود پر كرده است و زمانی برای راهنمایی دانشجویانشان نمی گذارند. پیشرفت دانشجو با ارتباط موثر میان استاد و دانشجو میسر می شود كه این روند در خیلی از دانشگاه ها روند درستی نیست.

تاثیر كسری بودجه دولت بر گرنت های پژوهشی
وی درباره كمبود بودجه برای كارهای پژوهشی اظهار داشت: اگر دولت بودجه خوبی در اختیار وزارت علوم قرار دهد قاعدتا وزارت علوم هم بودجه ی خوبی در اختیار دانشگاه ها قرار می دهد و دانشگاه ها هم مبلغ خوبی برای پژوهش به استادان می دهند و آنها هم طبق متدهایی كه وجود دارد بودجه را بین دانشجویان توزیع می كنند. هم اكنون، دولت در مضیقه است و بودجه وزارت علوم كم است و این كمبود بر روی مبلغ گرنت های پژوهشی هم قابل مشاهده می باشد.
این دانشجوی مخابرات افزود: این كاهش بودجه ممكنست به این منجر شود كه فرصت اهتمام و خطا را از پژوهشگران بگیرند و گرنت ها را به افرادی اختصاص دهند كه در گذشته، امتحان خودرا پس داده اند و بر روی پروژه هایی سرمایه گذاری می كنند كه دستاورد ملموس تری دارند به این معنا كه گاهی مدیری پولی را كه در اختیار دارد به افرادی می دهد كه ضامن حفظ میز و صندلی اش باشند.
شمس درباره اهمیت قوانین حمایتی و شفاف كننده ی مصارف بودجه ی پژوهش اظهار داشت: قانون می تواند موجب شود افراد به موضوعات علمی توجه بیشتری داشته باشند و نظارت ها از مجرای این قوانین قوی تر شود تا اگر بودجه ای در حوزه پژوهش صرف می شود بدانیم از كجا آمده و چگونه تخصیص پیدا كرده است. این امر نیازمند این است كه هم مجریان قانون كار خودرا جدی تر دنبال كنند و هم این كه اگر قانون نامناسبی وجود دارد به نهادهای مسئول تذكر دهند تا قوانین را تغییر دهند و چه بهتر است ما دانشجویان پژوهشگر خودمان پیشگام شروع تغییرات در حوزه های مختلف باشیم.
او در آخر، با اشاره به تفاوت جوامع توسعه یافته و كشورهای كمتر توسعه یافته اضافه كرد: اگر میخواهیم در جایی كه حالا در آن قرار داریم ساكن بمانیم، اگر رشد و رقابت با جهان مدرن را نمی خواهیم و سلسله ای از این اگرها كه هیچ، اما اگر این همه را نمی خواهیم و می خواهیم در راه پیشرفت و توسعه گام های مهمی برداریم، اگر میخواهیم آینده بهتری برای نسل های آینده رقم بزنیم، اگر میخواهیم با دنیا ارتباط بهتری داشته باشیم، می بایست مقام علم و عالم، پژوهش و پژوهشگر، دانشگاه و دانشجو را مورد تكریم و احترام قرار داده و مشكلات و مسائل مربوط به آنها را حل و فصل نماییم.





منبع:

1398/09/25
14:54:46
5.0 /5
3927
تگها: آینده , اپل , اینترنت , پزشكی
این مطلب آجاک را پسندیدید؟
(1)
(0)

تازه ترینهای مرتبط
نظرات بینندگان در این باره
لطفا شما هم نظر دهید
= ۳ بعلاوه ۵
آجاک : آینده پژوهی